نتایج جستجوی عبارت «غلامعلی اشرف ریزآب دبستان شهید باهنر پایگاه مقاومت شهید یاراحمدی گردان ثارالله لشکر المهدی(عج) تک‌تیرانداز امام‌زاده سید محمد ۱۳۶۲/۵/۱۵ ۱۳۶۵/۸/۱۲ ۱۳۶۵/۱۱/۶ ۱۳۴۲/۱۰/۱۱ کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین کنده می‌شود و به سوی دشمن نشانه می‌رود. چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود می‌غلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب می‌شویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می‌کشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت می‌رویم و به سوی تو پرواز می‌کنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ناصر سرچهانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیت‌الله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
شهدا سال ۶۲ -وصیتنامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم چون من راه حق و حقیقت را انتخاب کرده‌ام. با این راه، توشه آخرت جاودانه خود را مهیا می‌سازم و می‌روم تا با نثار جان خود به میعادگاه عاشقان الله بپیوندم و در راه اسلام و قرآن با دشمنان اسلام مبارزه کنم؛ زیرا سرور آزادگان حسین بن علی (ع) و ۷۲ تن از یارانش جان خود را در این راه نثار کردند. ننگ است کسی که توان جبهه رفتن را داشته باشد و به جبهه نرود....
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنکه از اویم و تمام هستیم از آن اوست. هم اکنون که عازم جبهه دهلاویه هستم، برآن شدم با این حالی که میل باطنیم نبود، چند کلمه‌ای نه به پدر و مادر تنها، بلکه به همه همفکران و همسنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست: شهادت آری، اسارت هرگز. پرچم خونین اسلام را بردارید و بی‌پروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتکار، با سلاح ایمان بر آنها بتازید که...
شهدا سال 61 -چند جمله از شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
1- پرچم سرخی! به نشانه تداوم مبارزه انقلاب اسلامیمان در سراسر جهان بر قبور شهیدانمان خواهیم افراشت. 2- ما وارث خط سرخ و خونینی هستیم که حسین(ع) خطاط این راه سرخ و خونین است. 3- رسالت پیام شهیدان بر دوش ماست، ای جوان زینب باش. 4- مسئولیت زن مسلمان، ارائه رسالت زینب بزرگست. 5- باید در شط خونین جنوب شنا کنیم تا به ساحل نجات رسیم.  ...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید ببراز کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علی‌باز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانواده‌ای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نی‌ریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد ابطحی »
مانند چشمه‌ساران از دل خاک جوشیدید و چه مشتاقانه بسوی معبود شتافتید، همان‌گونه که می‌خواستید و در آرزویش شب را به روز و روز را به شب می‌رساندید. سید احمد در سال 1334 در یک خانواده مذهبی و از سلاله سادات در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. هنوز جست و خیز و بازیهای کودکانه را به پایان نبرده بود که همراه خانواده به شهرستان آبادان مهاجرت نمودند. کودکی را در کوچه‌های خاطره‌انگیز آبادان بسر برد و در...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رمضان آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نی‌ریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانواده‌اش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسه‌اش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علی‌رغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. می‌خواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچله‌های بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نی‌ریز سرداد و پیام‌آور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مهرگان لشنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مهرگان، ۱۳۵۰/۳/۲۰ در آباده طشک نی‌ریز، با آغاز زندگی، شادی و سرور را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آورد. پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد و با موفقیت دوره ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیت‌الله طالقانی آباده آغاز کرد. فروردین‌ماه سال ۱۳۶۷ با شور و علاقه‌ای خاص به‌سوی میدان‌ها نبرد حق علیه باطل رفت و پس از دو ماه نبرد دلاورانه، ۱۳۶۷/۳/۲۲ در عملیات بیت‌المقدس...